آقام شجریان!
آقای شجریان جا دارد از شما تشکر کنم بهخاطر برگزاری این نشست و این گفت و گو، چرا که شک منرا به یقین تبدیل کردید تا بتوانم با آسودگی خیال در بارهی شما بنویسم. کاری که خیلی وقت پیش تصمیم داشتم اما مردد بودم.
آقای شجریان، مردم ایران مردم هنر دوستی هستند، قدر هنر و هنرمند را هم خوب میدانند، نمونهاش همین استقبال از کنسرتهای شما است.البته من خودم تا به حال نه به کنسرتهای شما آمدهام و نه برای تهیهی بلیط کنسرتتان به جایی مراجعه کردهام و هر چه اطلاعات دارم از طریق همین نشریات و سایتها بوده است.
چند سال است که درحواشی کنسرتهای معدودی که برگزار کردهاید حرف و حدیثهایی به گوش ما میرسد اما نکتهی برجستهای که در ذهن آدم نقش میبندد انتقاد شما از نداشتن سالن مناسب برای اجرای کنسرت است. مسلما" منهم مانند هر ایرانی ِ دیگر، دوست دارم که کشورم آباد و بهترینها را داشته باشد، از تالار برای برگزاری کنسرت گرفته تا سینمای خوب و مجتمع فرهنگی و تفریحی بسیار عالی و هزار جور چیز دیگر که خیلیها دارند و ما ایرانیها از داشتنشان محروم هستیم، اما با همهی این احوال پذیرفتهام که ما یک شهروند ایرانی هستیم و امکانات مان این است که میبینیم. درست است که کمبودها را باید عنوان کرد و به مسئولین مربوطه گوشزد کرد اما اگر غر زدن چارهی کار بود کشور ما الآن پیشرفتهترین کشور دنیا بود چون همهمان در غرزدن استاد هستیم.
آقای شجریان، در این قحطالرجال، درست است که شما هنرمند بزرگی هستید اما سزاوار نیست به مردم و رسانهها ، که شما را به اینجا رساندهاند اینگونه از بالا نگاه کنید و نیزبه هنر ِ دیگرهنرمندانمان به دیدهی تحقیر نگاه کنید.
من معنی ِ این همه غر زدن های امروز و دیروز ... شما را نمیفهمم! انگار که در این مملکت همه چیز آنطور است که باید باشد و فقط شما از قافله عقب ماندهاید، شما اگر جای هنرمندان بزرگی بودید که ممنوعالصدا شدند چه میکردید!؟
بد نیست با مروری بر صحبتهای خودتان با شما وارد گفت و گو شوم و خوشحال هستم که در موضعی قرار ندارم که انگی به من بچسبد، من فقط به عنوان یک ایرانی که بیش از چهل سال است همه روزه صبح را با گوش کردن به آثار بزرگان موسیقی میهنام آغاز میکنم وبه شب میرسانم، با شما صحبت میکنم.
هر چند که شما به قول خودتان توپ را در زمین دیگری میاندازید اما مردم هشیارند و معنای ِ" یکی به نعل یکی به میخ "را خوب میفهمند.
شما در نشست اخیرتان با خبرنگاران گفتهاید:
از سال 1345 ديگر جايي براي من در تلويزيون نبود؛ تا حالا هم ديگر به تلويزيون بازنگشتم، عدهاي كابارهدار آنجا را اداره ميكردند كه البته پس از انقلاب ديگر جايي براي آنها نبود
...
آقای شجریان، اولا" که من خوب بهیاد دارم که شما تا همان اواخر هم در تلویزیون ملی ایران حضور داشتید اما نه از شهرت زیادی برخوردار بودید و نه از محبوبیت بالایی ، یادم میآید شما که شروع به خواندن میکردید تلویزیونها خاموش میشد. گذشته از این، شما که با بهکار بردن این الفاظ از هنرمندان دیگر یاد میکنید، حیثیت بزرگان موسیقی میهنمان را نزد جوانانی که آن سالها را ندیدهاند زیر سوال میبرید.
یعنی همهی هنرمندانی که در آنزمان در تلویزیون برنامه داشتند با کابارهدارها سر و سرّ داشتند و راه خطا میرفتند و شما تنها معصوم بودید؟
تازه، موسیقی کابارهای هم مخاطبین خودش را دارد (یادش گرامی فرهاد مهراد) علاوه بر این بسیاری از اساتید برجسته موسیقیمان پیش از انقلاب در کابارهها میخواندند و مینواختند نه از وجههشان کم شد و نه ازهنرشان کاسته شد.
شما همیشه با برخورد تحقیر آمیزتان با انواع دیگر موسیقی، به جز موسیقی ِ شجریانی، در واقع به خیل عظیم طرفداران موسیقی های دیگر که اتفاقا" طرفدارانشان از طرفداران موسیقی شما خیلی بیشتر است توهین میکنید.
در جایی خواندم که شما در سفری به تاجیکستان زمانی که برای اجرای برنامه روی سن رفته بودید تماشاچیان تاجیک همه یک صدا از شما خواسته بودند از ترانههای گوگوش بخوانید و شما بعد از اجرای برنامه با عصبانیت به رایزن فرهنگی تاجیکستان گفته بودید:
« چطور که مردم تاجیکستان فرق میان موسیقی من و گوگوش را نمیدانند!؟ »
من تا آنروز فکر میکردم شما بابت هنری که دارید فقط از مردم ایران طلبکار هستید!
در مورد تلویزیون جمهوری اسلامی هم منصفانه برخورد کنید، لااقل برای شما یکی که خوب مایه میگذاشت.
در جایی که بعد از تحویل سال افرادی مانند رهبر و رئیس جمهور در تلویزیون سخنرانی میکنند شما را هم در همان دقایق اولیهی سال نو و آغاز نوروز جلوی دوربین بردند و میلیونها ایرانی چشم به لبهای شما دوخته بودند که حالا برایشان میخوانید اما برای بییندگان ارزشی قائل نشدید، نوار صدای شما پخش شد.
بعد که شهرتتان بالا زد اولین کاری که کردید علاقمندانتان را از صدای خودتان محروم کردید و اعلام کردید رادیو تلویزیون حق ندارد آثار شما را پخش کند، این عملکرد شما قهر با رادیو تلویزیون نبود بلکه هدایت کردن مردم به خرید نوارهای کاستتان بود، حال بماند که شما حق و حقوق آهنگساز و نوازنده را در این قضیه رعایت نکردید و هیچکس نپرسید که مگر یک خواننده تا چه حد حق دارد که در مورد یک اثر موسیقیایی که افراد زیادی در خلق آن سهیم هستند تصمیم بگیرد!
شما که همیشه به یاد مردم بم هستید تا بهحال فکر کردهاید که علاقمندان شما در آن شهر و شهرها و روستاهای نظیر آن که امکان آمدن به کنسرتهای شما و بعضا" تهیهی آثار شما برایشان وجود ندارد به جز رادیو و تلویزیون از چه راه دیگری میتوانند شنوندهی صدای شما باشند؟
راستی چطور آنروزها که هنرمندان جمع شده بودند و برای زلزلهزدگان بم کمک جمع آوری میکردند شما به فیلمبردار تلویزیون نگفتید حق نداری تصویر منرا برداری و پخش کنی؟ در آن ازدحام یقینا" که هیچ فیلمبرداری قادر نبود ازمیان آنهمه جمعیت، از دور، آنچنان نماهای نزدیکی از شما بگیرد ، آنهم از زوایای مختلفِ چهرهتان، دسته چکتان، خودنویستان و چک امضاء کردنتان که بارها و بارها از تلویزیون پخش شد، چطور به پخش آن تصاویر اعتراض نکردید؟
ما عدهي خاصي بوديم كه حيثيت هنر و هنرمند را حفظ و در طول سالها با عشق و علاقه كار كرديم...
واقعا" !؟
اتفاقا" برای من هم سوال است که چطور سی سال است که فقط عدهای خاص میتوانند در عرصه موسیقی حضور مستمر داشته باشند و «عدهای خاصتر» که اتفاقا" خودشان مایهی حیثیت هنر و هنرمند هستند باید گوشهنشین یا آواره باشند و حق فعالیت ندارند.
هر چند که غیبتشان باعث میشود به حیثیتشان لطمه نخورد و خودشان را آلوده به فضای کنونی موسیقی نکنند.
اگر خبرنگارها و عكاسها مزاحم كار و تمركز بينندهها نشوند، كاري به آنها نداريم...
اهالی موسیقی رسالت خودشان را برعهده دارند و خبرنگار و عکاس هم رسالت خودشان را، یک عکاس همان اندازه حق دارد برای کار و هنرش ارزش قائل باشد که شما، یک خبرنگار همان اندازه حق استفاده از موقعیت کاریاش را دارد که شما.
شما برای کسانی که با زحمت و تلاش کار رسانهای میکنند تکلیف تعیین می کنید!؟
... شما خبرنگارها هم كار ما را خداپسندانه و مردمپسندانه مطرح كنيد...
از این بهتر؟! من گمان نمیکنم ازهیچ هنرمندی در زمان حیات او اینگونه تقدیر به عمل آمده باشد. رسانهها برای شما سنگ تمام گذاشتند، البته بعد از انقلاب را عرض میکنم و شما هم با هوش و ذکاوت خوبی که دارید طی این سی سال از این موقعیت استفادههای مفید کردید، پس لطفا شما هم با کسانی که نام شما را بلند آوازه کردند خداپسندانه برخورد کنید، مردم پسندانهاش مهم نیست مردم خودشان عقل و شعور دارند.
نظرات
خانوم صابری.از خوندن وبلاگتون لذت بردم ولی ایندفعه با این صحبتها خراب کردید.استاد شجریان بیدی نیست که با این بادها بیدش بادی بشه.در واقع میشه گفت استراحتگاه عشاق به صدمه گاه دلهای تبدیلی رقم میخوره.به عبارتی دیگه قفل در های باز یافته با زخمه های تار علیزاده به گیسوانی گره میخوره که نظیرش توی هیچ خلوتی نیست.
یه کم بیشتر فکر کنید.
خانم صابری, حرف دل من رو زدید. متاسفانه انتقاد از شجریان به مذاق طرفداران ایشون خوش نمی آمد و کمتر از ایشون انتقاد می شه.
تیتر یادداشت عالی بود.
be karen: az inaye ke esme bordi honareshoon ke bad nist bebinam zendegi
hayde che sademiye be ejtema zad aya
in honarmandan nahve zendegishoon azari
dasht baraye mano to aya jenayat kardan
mal mardom khori kardan zendegi shakhsi
in ashkhas va haminto shajarin be khodeshoon
rabt dare giram shajarin ezdevaj digei karde
aya gonah kabire mortakeb shode ta key
honarmandan ro bayad dar hite zendegi
khoosoosishoon sanjid . mage elton john
ke sir ham hast dar casinohaye las vegas
nemikhoond midooni dar private khodesh
che toriye vali donya behsh ehtaram mizare
ya celin dion ke hamin akhiran gharardad
5 salash baraye khandan dar yeki az in
casinohaye las vegas tamoom shod aya
az arzesh honarish kam mish man khodam
na hayde na mahsti na shajarin goosh midam
choon hoosele mano sar mibaran vali honareshoon enkar nashodaniye be che
dalil ina nabayad dar mamlekat khodeshoon
bashan . maskharast . khanoom minoo
shajarian hich vaghat bad az harafi rooz
aval eyd magham darha harf nazad ye rooz
asri ghabl az rooz aval eiyd dar simaye
j.e. mosahebe dasht ke bad az oonam
sedasho mamnoo kard baray pakhsh az sima
j.e. dar honar va sedaye zibash shaki nist
va dar zendegi khoosoosi in adam va har
celebrity digei ham ham be melat rabt nadre
chon sanjesh bayad honar va barkhord
dar ejtema in honarmandan bashe vala gheir
be har hal irooniha dochar yek takabor
hastand ke shajarian ham inro dare vagarna
googoosh ham sedaye khoobi dare va
taranehaye khoobtar
be karen: az inaye ke esme bordi honareshoon ke bad nist bebinam zendegi
hayde che sademiye be ejtema zad aya
in honarmandan nahve zendegishoon azari
dasht baraye mano to aya jenayat kardan
mal mardom khori kardan zendegi shakhsi
in ashkhas va haminto shajarin be khodeshoon
rabt dare giram shajarin ezdevaj digei karde
aya gonah kabire mortakeb shode ta key
honarmandan ro bayad dar hite zendegi
khoosoosishoon sanjid . mage elton john
ke sir ham hast dar casinohaye las vegas
nemikhoond midooni dar private khodesh
che toriye vali donya behsh ehtaram mizare
ya celin dion ke hamin akhiran gharardad
5 salash baraye khandan dar yeki az in
casinohaye las vegas tamoom shod aya
az arzesh honarish kam mish man khodam
na hayde na mahsti na shajarin goosh midam
choon hoosele mano sar mibaran vali honareshoon enkar nashodaniye be che
dalil ina nabayad dar mamlekat khodeshoon
bashan . maskharast . khanoom minoo
shajarian hich vaghat bad az harafi rooz
aval eyd magham darha harf nazad ye rooz
asri ghabl az rooz aval eiyd dar simaye
j.e. mosahebe dasht ke bad az oonam
sedasho mamnoo kard baray pakhsh az sima
j.e. dar honar va sedaye zibash shaki nist
va dar zendegi khoosoosi in adam va har
celebrity digei ham ham be melat rabt nadre
chon sanjesh bayad honar va barkhord
dar ejtema in honarmandan bashe vala gheir
be har hal irooniha dochar yek takabor
hastand ke shajarian ham inro dare vagarna
googoosh ham sedaye khoobi dare va
taranehaye khoobtar
بدون نظر خاصی در مورد نوشته شما باید بگویم غرور و خودپسندی در جای جای مصاحبه ایشان به چشم می خورد؛ و با وجود این که عاشق بسیاری از کارهای ایشون هستم اما هنوز ازدواجهای متعدد ایشون برام حل نشده باقی مونده. انگار باید هنر رو جدای از شخصیت هنرمند فرض کنیم. اما با وجود این نمی فهمم اصحاب رسانه و خبرنگارها چرا فکر میکنن که تافته جدابافته هستند و ارزش خاصی دارند؟! جز این که تریبون دست آنهاست و هرچه دلشان بخواهد به خورد ملت می دهند؟! چرا فکر میکنند شغل آنها "خاص" است و خطراتش "خاص" است و کشته هاس آنها"خاص" هستند و باید با احترام خاص با آنها برخورد شود؟! این جماعت خبرنگار چه گلی به سر ما ملت زدند که اینقدر سر ما منت میذارن؟ به قول یکی نه قم خوبه نه کاشون، لعنت به هردوتاشون. ما نه تصدی گری شجریان بر هنرمون رو میخوایم و نه ادعاهای خبرنگاران و منتی که سرمون دارن. کیو باید ببینیم؟!!
یکی از همه | شنبه، ۱۵ تیرماه ۱۳۸۷، ۱:۵۶ بعدازظهر
من شخصا كاري به اين حرف ها ندارم و برام اهميتي نداره!
از هنرش بي نهايت لذت مي برم.
صداي شجريان ملكوتيه....
اميدوارم سالهاي سال زنده باشه...
شاينا | شنبه، ۱۵ تیرماه ۱۳۸۷، ۱۰:۳۳ صبح
نی به آتش گفت: ...
من با نظر شما اصلا موفق نیستم
من خواهرزاده اقای درخشانی هستم
و واقعا برایتان متاسفم شما از عالم ادم گله دارید نمی دونم چی تو این دنیا شما را راضی میکند
صحبت های شما درمورد جناب استاد شجریان
واقعا بی معنی است من که از نزدیک ایشون را ملاقات کردم ایشون را ادمی بسیار مورد احترام یافتم
واقعا از شما مایوس شدم
هنرمندی که هیچ یک از مطبوعات قدر هنرش را نئانست و فقط برای سود جویی..
بماند همین کنسرت اخیر استاد در شب اول با برنامریزی از قبل یا بدون برنامه ریزی
چه اتفاقی برای اعضا گروهش افتاد
اما هیچ کدوماز خبرنگارا....
متاسفم باید برای ادمی صحبت کرد که متوجه باشد
مینو خانم عزیز ممنونم از شما. خیلی خیلی لذت بردم از خوندن این نوشته.
شادی بيضايی | جمعه، ۱۴ تیرماه ۱۳۸۷، ۵:۰۵ بعدازظهر
مينوي گلم ... مطلب را با دقت كامل خواندم ...
و نظرات را هم همينطور ... و دلم گرفت ...
دلم خيلي گرفت ...
اي كاش فقط همين را ياد ميگرفتيم كه با هر چيزي منصفانه و البته مودبانه برخورد كنيم ...
مينوي عزيزم ... حضرت حافظ ميفرمايد :
گر من از سرزنش مدعيان انديشم ...
شيوه مستي و رندي نرود از پيشم ...
تو نيز ز روي كرامت چنان بخوان كه تو داني ...
روي ماه نازنينت رو ميبوسم مينو ...
سرکار خانم صابری . درود بر شما و تلاش هایتان . در وبلاگم لینک داده شدی برای تبادل لینک.
مينو جون ممنون واقعا دمت گرم..
سلام
به نکات جالبی اشاره کردید. همین که به این نکات اشاره می کنید نیز، خود ارزشمند است.
اما اینکه «استقبال از کنسرتهای شجریان» را شاخص هنردوستی مردم ایران که به قول شما قدر هنر و هنرمند را می دانند، معرفی می کنید، جای بحث دارد. ظاهرا بدون رشوه به ملت "هنردوست" نمی شود از این حرفها زد!
یه چیز دیگه ای که در نوشته شما توجه مرا جلب کرد استفاده شما از مفهوم «رسالت» برای «کار» است. می نویسید:
«اهالی موسیقی رسالت خودشان را برعهده دارند و خبرنگار و عکاس هم رسالت خودشان را».
از چه رسالتی حرف می زنید؟
این همان نگاهی نیست که از شجریان این چیزی را ساخته است که ساخته است؟
در مغرور بودن ایشان که شکی نیست اصلا. متاسفانه اکثر آدمهای خاص و تا این حد سرشناس جامعه غرور عجیبی دارند که گهگاه آدم را دلزده میکند. یاد صحبتهای آن شب جناب معینی کرمانشاهی افتادم... چه آرام و متین شکایت میکرد از جناب شجریان! معینی از معدود آدمهایی ست که با این جایگاه و این اطلاعاتش اینقدر متواضع و افتاده ست و گمانم جامعه هنری ایران به این طور آدمها شدیدا نیاز دارد.
9. از صحبت خود شما استفاده می کنم. همه ما دلمان می خواهد همه چیز در ایران به بهترین شکل اجرا بشود. پس شما هم موافقید که در ایران همه چیز به بهترین شکل و حتی به معقولانه ترین شکل ممکن هم برگزار نمی شود پس با این اوصاف چرا همه در میان اینهمه آدم ریز و درشت در این مملکت از آقای شجریان توقع دارند که فروش بلیط و کنسرتشان به بهترین شکل ممکن برگزار شود ؟ مگه همه ما از علاف شدن و اتلاف وقت در ادارات دولتی و غیر دولتی به ستوه نیامده ایم؟ چطور نوبت به شجریان که میرسد سامانه فروش بلیط باید مثل سامانه فروش بلیط در امریکا و اروپا باشد؟ پس شما هم به نوعی اعتقاد به خاص بودن و بی مانند بودن شجریان دارید!!!
خانم صابری شما چی میگین؟ مطمئن هستین که آقای شجریان رو با کس دیگه ای اشتباه نگرفته اید؟
1. کی رسانه ها برای ایشون سنگ تموم گذاشتن؟
2. شما در این مطلب از صحبت های آقای شجریان استفاده کردید( که البته ذکر نکردید که این مطلب رو از کدام منبع موثق آورده اید ) ولی در مقابل برای اثبات صحبت های خودتون و در واقع محکوم کردن ایشون هیچ مدرک و دلیل عقل پسند نیاورده اید و مدرک تان این است که در فلان کنسرت شنیدم که اینطوری شد ....
3. در کدام سال نو بعد از صحبت رهبر و رئیس جمهور آقای شجریان رو نشون دادن؟ لطفا ً با استناد حرف بزنید. (دیگه دوره رو هوا حرف زدن گذشته )
4. فقط آقای شجریان نبودن که در زلزله بم برای اولین بار می دیدیمشون.
5. فقط آقای شجریان نیستند که درتلویزیون دیده نمی شوند. هنرمندان بیشماری هستند که در تلویزیون دیده نمی شوند ولی طرفدارانشان آنها رادوست دارند و آثار شان را دنبال می کنند. ( مثلا ً خانم " سلن دیون " هم در تلویزیون ایران نشون داده نمیشن ولی در ایران طرفداران زیادی دارند. قصدم مقایسه ایشون با اقای شجریان نیست ،برای مثال عرض کردم . مثال ایرانی اش، آقای علیزاده،آقای ناظری و .... ). من فکر می کنم شما به بدترین شکل ممکن آقای شقایقی رو به خانم گودرزی ربط دادید!!!!
6. قابل توجه شما در برنامه " آوای ایرانی " به کوشش داریوش پیرنیاکان در شبکه 4 مدام صدای آقای شجریان پخش می شود. و این کار با اجازۀ ایشون انجام شده چون در انتهای برنامه از آقای شجریان تشکر شده ).
7. یک سوالی دارم از شما : مگه اون هنرمندان مستحق تر از آقای شجریان که در ایران اجازۀ کار به آنها داده نشد، الآن که تو دبی دارن می خونن چه گلی به سر هنر و موسیقی ایران زدند؟ که کارهاشون قابل مقایسه با کار جوون های داخل ایران هم نیست. ( و در این مورد شما را ارجاع می دهم به نظر رضا ) .
8. و از همه مهمتر آقای شجریان مثل هر آدم و هنرمند دیگه ای اختیار داره که هرجور دلش می خواد در مورد پخش آثارش، چگونگی برگزاری کنسرتش و ... تصمیم بگیره. حالا یکی هم که پیدا میشه که به مردم احترام میزاره اینطور به باد انتقاد کشیده میشه ( همون یک عکاسی که در شب ششم کنسرت امسال در سالن حضور داشت آنقدر اینور - اونور می رفت که مدام جلوی دید من بود )
9. من فکر می کنم تمام این حواشی دور آقای شجریان از اینجا ناشی می شه که ایشون خودشون رو به دور از این حواشی نگه داشتن و این بهترین کار هست برای یک هنرمند، چون ایشون به کارشون اطمینان داره و درواقع اونیکه پاک ِ چه منتش به خاکه ؟
10. از طرفی ایشون به طرز وحشتناکی مستقل هستند. مستقل از آدم ها، مستقل از گروه ها، مستقل از احزاب ،مستقل از رسانه ها و .... و فقط خودش هست و طرفدارانش.
با تمام این حواشی طرفداران شجریان از تمام اقشار جامعه، در تمام گروه های سنّی هستند و برای بزرگ بودن یک هنرمند چه چیزی بهتر از این؟؟؟؟؟
پس کامنت من کووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب بود کپیشو داشتم
زیتون حرف قشنگی زد: اگر شجریان بخونه شاید بره تو فکر
اما زیتون خانم اون فعلا" رفته تو پول و زن عوض کردن پشت سر هم نه یکی نه دوتا :)))))
اونوقت این بدبختا کون خودشونو پاره میکنن که چرا این بنده خدا حرف حق زده و به یارو اهانت شده
حرفهای خانم صابری تماما" صحیح بدون ایراد بدون اهانته اما این بیچاره ها فقط زر زدن و خودشونو پاره پوره کردن
زنده باشی خانم صابری شیرزن :) که با اسم خودت عکس خودت در ملاء عام در باره کسی حرف زدی که طرفداراش قداره کشن و بی نام و نشون
خانم صابری شما چی میگی؟ مطمئن هستید که آقای شجریان رو با کس دیگه ای اشتباه نگرفته اید؟ کی رسانه ها برای ایشون سنگ تموم گذاشتن؟ شما در این پست فقط حرف زدید از صحبت های آقای شجریان استفاده کرده اید ولی در مقابل هیچ ادله و مدرکی برای اثبات حرف هاتون نیاوردین. خیلی از هنرمند ها رو هیچ وقت تو تلویزیون ندیدیم ولی در مواقعی مثل بم میبینیم. خیلی از هنرمندان دیگر هستند که در تلویزیون دیده نمی شوندولی مردم آن ها را دوست دارند و آثارشان را پیگیری می کنند.
آقای شقایقی چه ربطی به خانوم گودرزی داره؟ مگه اون هنرمند مستحق تر از آقای شجریان که در ایران اجازه کار نداشتند وقتی الآن تو دبی می خونن چه شاهکاری خلق کردن که حداقل قابل مقایسه با کارها ی جوونای داخل ایران باشه؟؟؟ درثانی شجریان مثل هر آدم دیگه ای اختیار داره که هر جور که دلش می خواد با مردم و رسانه ها و هر کسی برخورد کنه. من فکر می کنم تمام این حرف ها دور و بر شجریان از اینجا ناشی می شه که ایشون به طرز وحشتناکی مستقل هست از تمام رسانه ها ،از تمام گروه ها ،از تمام آدم ها، از تمام ... و فقط خودش هست و طرفدارانش. و از هر طیفی طرفدار داره
خانم صابری شما چی میگی؟ مطمئن هستید که آقای شجریان رو با کس دیگه ای اشتباه نگرفته اید؟ کی رسانه ها برای ایشون سنگ تموم گذاشتن؟ شما در این پست فقط حرف زدید از صحبت های آقای شجریان استفاده کرده اید ولی در مقابل هیچ ادله و مدرکی برای اثبات حرف هاتون نیاوردین. خیلی از هنرمند ها رو هیچ وقت تو تلویزیون ندیدیم ولی در مواقعی مثل بم میبینیم. خیلی از هنرمندان دیگر هستند که در تلویزیون دیده نمی شوندولی مردم آن ها را دوست دارند و آثارشان را پیگیری می کنند.
آقای شقایقی چه ربطی به خانوم گودرزی داره؟ مگه اون هنرمند مستحق تر از آقای شجریان که در ایران اجازه کار نداشتند وقتی الآن تو دبی می خونن چه شاهکاری خلق کردن که حداقل قابل مقایسه با کارها ی جوونای داخل ایران باشه؟؟؟ درثانی شجریان مثل هر آدم دیگه ای اختیار داره که هر جور که دلش می خواد با مردم و رسانه ها و هر کسی برخورد کنه. من فکر می کنم تمام این حرف ها دور و بر شجریان از اینجا ناشی می شه که ایشون به طرز وحشتناکی مستقل هست از تمام رسانه ها ،از تمام گروه ها ،از تمام آدم ها، از تمام ... و فقط خودش هست و طرفدارانش. و از هر طیفی طرفدار داره
زیتون حرف قشنگی زد: اگر شجریان بخونه شاید بره تو فکر
اما زیتون خانم اون فعلا" رفته تو پول و زن عوض کردن پشت سر هم نه یکی نه دوتا :)))))
اونوقت این بدبختا کون خودشونو پاره میکنن که چرا این بنده خدا حرف حق زده و به یارو اهانت شده
حرفهای خانم صابری تماما" صحیح بدون ایراد بدون اهانته اما این بیچاره ها فقط زر زدن و خودشونو پاره پوره کردن
زنده باشی خانم صابری شیرزن :) که با اسم خودت عکس خودت در ملاء عام در باره کسی حرف زدی که طرفداراش قداره کشن و بی نام و نشون
می بینم که ذوب شدگان در ولایت آقای شجریان کم مانده حکم اتداد خانم صابری را هم صادر کنند.
خوشحالم که چند سالی است دیگر زنجموره های خوانندگانی نظیر شجریان را گوش نمی کنم. این آقا که میگوید خاک پای مردم است، به هیچ اصلی قائل نیست جز پول!!... و این روزها برای روضه خوانی پول زیادی می دهند
خانم صابری !!... تنها نیستید
salam man bhtarin lahzehamo ba ostad lezat mibaram omidvaram ye rozi betonam az nazdik bebinamesh man az england email midam
salam man bhtarin lahzehamo ba ostad lezat mibaram omidvaram ye rozi betonam az nazdik bebinamesh man az england email midam
salam man bhtarin lahzehamo ba ostad lezat mibaram omidvaram ye rozi betonam az nazdik bebinamesh man az england email midam
خاک بر سر هر کسی که این سایت را ساخته.
امیر حسین | چهارشنبه، ۱۲ تیرماه ۱۳۸۷، ۵:۵۸ بعدازظهر
Ba salam , moshkeil ke agayei dar moredeh tagrieh nameh Agayeh Shajariyan neveshtand va barayeshan irad gerftand bayad goft ke ishan , moshkeleshan dar in ast ke aslan hargez ba Mosigi asileh Irani va Honareh agayeh Shajariyan va hata zendegi ishan ashena nabodeand , leza insan in hameh marefat ra dar kasi bebinad va fagat tagrieh esm ra ke dar moredeh Shoara , nevisandegan , che khareji va che Irani yek amreh badihi ast an ra Irad begirand.
Parisa | چهارشنبه، ۱۲ تیرماه ۱۳۸۷، ۸:۵۸ صبح
Ba salam va arzeh adab , khanome Saberi aziz , be nazar miresad neveshte shoma bishtar ogdegoshai bashad ta nagd, Zemnan dar javabeh an agayeh Nashenas niz bayad goft , entekhab mosigi , ketab va har chizeh digari gabl az in ke be salige ertebat dashteh bashad be majmoii az Amozehayeh fard va Farhange Khanaveh bastegi darad ke ensan ba an bozorg mishavad , leza barayeh mesal vagti kodaki Madarash ra mibinad ke hamisheh mosigi Laleh Zari ra gosh mikardeh , in bache dar mohiti bar miayad ke tanha alageash mosigi mishavad ke Ranandeh gosh mikardand , albateh man nazaram in ast ke har kasi hag darad , har no mosigi ra ke dost darad gosh konad va dar in khosos marzi nist , man fagat tajrobe shakhsiyam ra barayeh agayeh nashenas neveshtam.
soheil | چهارشنبه، ۱۲ تیرماه ۱۳۸۷، ۸:۳۹ صبح
khanoome Minooye aziz
man nemitoonam farsi type konam, dooste aziz ba tamame ehterami ke baraye khanoome Googoosh va etela'alte moosighie shoma ghaelam ama azize del aghaye Shajarian dorost goftand moosighie ostad va khanoome Googoosh zamin ta asemoon fargh dare. in be manie ta'eed ya rade moosighie khanoome googoosh nist.dar zemn man be hich vajh bavar nemikonam tarafdarane ostad dar zamane shaah tel ro khamoosh mikardand!!!agar shoma in karo mikardin nemitoonin hokme koli bedid. dar zemn ostad kheili be ja be pakhshe sedashoon ke rooye har sahneye bi rabt o ba rabti mizashtan eteraz kardand har chand ba'd az modati 2bare pakhsh shod. dooste aziz kheili moghrezane neveshtin man agar kama bish ostad ro nemishenakhtam eterazi nemikardam ama vaghean gheire monsefane bood:(
Nazanin | چهارشنبه، ۱۲ تیرماه ۱۳۸۷، ۸:۰۵ صبح
خانم صابری گرامی
ممنون بابت لطف بی اندازه شما.
خانم صابری با سلام وسپاس از این نوشته و تاسف از دوستان بی معرفت که نیمی از ایشان فقط بودنشان را نشان دهند چیزی نوشته اند که بیشتر همین ها اگر سنگ آقای شجریان را بسینه میزنند همانهایی هستند اگر زمان چو سابق بود اگر این آقا بر صحنه تلویزیون ظاهر میشد آنرا خاموش میکردند حال که در مملکت ساز ومزقون نیست به ایشان روی آورده اند من برای خوش آمد شما نمینویسم چه بسا سالها با اطرافیان دور و نزدیک خود یر همین تبدیل سیاوش به محمد رضا مشکل داشته و دارم البته به هنر شان احترام میگذارم و آرزوی موفقیت وسلامتشان را دارم و همچنین امیدوارم که چه ایشان و تمامی هنرمندان چون درخت پر باری باشند که هر چه بارشان بیشتر تواضع و فروتنیشان بیشتر و در پایان روانشاد بدیع زاده خزان میخواند و ماشین مشدی ممدلی و یه پول خروس هم نیز حال اگر برای شادی مردم بدبخت تاجیک دو بیت از گوگوش فکر نمیکنم خدشه ایی به قبا یا هنر شان وارد میکرد بلکه بر عکس . . .
و در پایان تاریخ 1345 درست است یا 1354 منظورتان بوده.
موفق باشید
Anonymous | سه شنبه، ۱۱ تیرماه ۱۳۸۷، ۱۰:۵۲ بعدازظهر
به اسب شاه گفتی یابو
:)))))))))
فرهنگ هوادارانش هم جای بحث داره.....طرز برخورد با انتقاد هم فرهنگ میخواد
Lotfan khafe shin khanum saberi
ببخشید غلط تایپی زیاد داشتم.
آدمهای چاپلوس منظورم بود (اشتباهی نوشتم آدمهای چاپلوسهایی:)) اگه یه بار قبل از ارسال کامنتمو بخونم این مشکلات به وجود نمیاد.
"و" بین ناظری و بیژنی رفته اون ته جمله.
کاما اومده اول جمله اول پاراگراف دوم.
برجسازان و کارخونه داران هم باید میشد برجساز و کارخونهدار. چون بقیه مفرد هستن.
با اغماض نمرهم 16 میشه:)
مینو جان
اول بگم که من صدای شجریان رو دوست دارم(همونطور که صدای شهرام ناظری بیژنبیژنی و هنگامه اخوان و پریسا و حتی افتخاری و سراج و و... دوست دارم
میدونی مینوی عزیزم
، یه مقداری از غرور و نخوت بزرگان کشور ما به خاطر آدمهای چاپلوسهاییه که دورشون جمع میشن. نه اجازه میدن کسی از اونا انتقاد کنه نه خودشون میگن. عین مگسهای دور شیرینی. و یه دفعه اون بزرگ(هر کی میخواد باشه. خواننده، بازیکن فوتبال، هنرپیشه، کارگردان، نقاش و حتی برجسازان و کارخونهداران و...) فکر میکنه خبریه و همه باید مثل اون چاپلوسها مرتب دستشونو ماچ کنن و قربون صدقهشون برن.
به همین نظرخواهیهای وبلاگستان نگاه کن.
ممکنه اگه خود شجریان نوشتهتو بخونه، به فکر فرو بره و حتی در مواردی حقو به تو بده. اما ببین یه عده چطور متهمت کردن... جوری که اگه دستشون برسه میزنن تو دهنت. خیلی متاسفم.
مهمترین معضل در کشور ما فرهنگه!!!
مینو جان سلام
یک طرفه قضاوت نمی کنم. اما قبول دارم که شجریان هنرمندی مردمی نیست.در ضمن افتاده و تواضع هنرمندان را ندارد. به قولی خاکی نیست. متنت خوب بود.
gol gofti azat mamnoonam
اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه توست عرض خود ميبري و زحمت ما ميداري.شجريان والاتر وبالاتر از اين حرفهاست او در اين سي سال بار مسئوليت به اندازه يك حكومت را بلحاظ حفظ ارزشهاي فرهنگي وانتقال به نسل جوان و معرفي به دنيا رابه تنهائي بدوش كشيده است
اقاي شجريان به اندازه يك حكومت در اين سي سال بار مسئوليت حفظ اثارفرهنگي وشناساندن ان به نسل جوان و دنيارا بدوش كشيده است بايد چشمهايت را بشوئي و طور ديگر به اثار وشخصيت شجريان بنگري اگر . اين شجريان است كه به دوربين تلويذيون ارزش ميدهد نه دوربين تلويزيون به شجريان اقا شجريان بالاترو والاتر از قصاوت شماست..
man ba harfhaaye shoma kheili movafegham. Shajariyan hata Nazeri ro ke ham paa va ham radeye khodeshe ghabul nadare va pesaresh Homayoun dar goft o gooye dar BBC gofte bud pedaram tanha ostade avaze irane !!!!
:* ba ghesmathae az neveshtat movafegham
:* ba ghesmathae az neveshtat movafegham
اون که به ما نریده بود | کلاغ کون دریده بود
چقدر بدبخت شدیم ما! | سه شنبه، ۱۱ تیرماه ۱۳۸۷، ۲:۳۱ بعدازظهر
ببینم ننه جون!
تا حالا لـــــه شدی؟!
نمره و آدرست رو به من بده؛ خودم ترتیبت رو میدم... دیهاش هم با خودم!
خاک پای استاد | سه شنبه، ۱۱ تیرماه ۱۳۸۷، ۲:۲۲ بعدازظهر
در بلاگ نیوز لینک داده شد.
مینو جان کمی تند رفتی نازنینم...
سلام.
من مدت هاست که خواننده نوشته هاتون هستم.
اما این نوشنه شما کاملا یکطرفانه و غرض دار بود. استدلال هاتون عمیق نبود انگار مدت هاست که دلتون از استاد شجریان پر بوده ! که بلاخره فزصتش رو پیدا کردین !
به نظر من هر هنرمندی حق داره بگه جايی نمی خواهد هنرش پخش بشه. يعنی شما ميگيد بايد همه خواننده ها بايد بذارن صدا و سیما مجانی آثارشون رو پخش کنه؟ اگه همه هنرمندها از اول و روی حق و حقوقشون واستاده بودن انقد وضع هنر خراب نبود.
Khanum e Saberi,
ba nahayat e adab va ehteram be arze shoma bayad beresonamke ustad shajarian ro kharejiha behatar va bishtar as shoma dark mikonanan. Khedmatike ustad Shajarian be Iran , be va farhange bozorgeh Iran anjam dadeh hich kasi dar tarikh moaserh Iran anjam nadade. Gadri byesti bishtar motale musigi dashte bashid ke khadamat ishanra dark konid. ba nahayate tashakur, Hassan Shafiee, Baku- Azerbaijan
Hassan Shafiee | سه شنبه، ۱۱ تیرماه ۱۳۸۷، ۱۰:۲۲ صبح
به نظر من اين انتقادات شما بيشتر از سر لج و غرض ورزي هست. از همون ابتداي متن با حالت طلبكارانه و جبهه گيري به سخن پرداختيد. در ضمن شك نداشته باشيد كه اين قدر استاد شجريان در نزد مردم و اهل هنر محبوب هست كه خبرنگاران و عكاسان به هرقيمتي شده از تمام صحنه هاي دسته چك و امضاي چك عكس تهيه كنند. خواهش مي كنم خودمون هنرمندانمون را بي ارزش نكنيم.
زمزمه هاي زندگي | سه شنبه، ۱۱ تیرماه ۱۳۸۷، ۱۰:۱۷ صبح
salam khanome saberi
az khanendehaye ghadimi blogetan hastam vali taa emrooz vaght nashode bood peyghami begzaram
hala ham majboram pinglish type konam ke mibakhshid
khanom e saberi az alaaghetan be mosighi o ... midanam va in raa ham midanam ke agar 2-3 maah e digar hamin neveshte haa raa bekhanid baa kheili haayash moafeghat nemikonid
dar yek estedlaal p-> q tanhaa haalati ghalat ast ke p dorost bashat o q naadorost
yani agar har che shavahed o mostadalaat jame shyad ke p dorost ast be sehat e estedlaal komak nemikonad!
shoma hame harfhaayetan dorost vali natije giritan dorost nabod be nazar e man
shoma shayad khodetan behtar midanid ke honarmandan baa maa adam haaye mamolo fargh darand, az aanjaa ke hasastar hastand noe barkhordeshan baa avamel e birooni fargh darad hamin ast ke raftaar o goftaar e kheili shan baraye maa ajib , gaahan khodkhahaane o az roye nakhvat minomaayad
khosh o khoram baashid
سلام خانم صابری
ارزش استاد شجریان والاتر از این حرفهاست.
من آدم متعصبی نیستم .اگرچه ازعلاقه مندان موسیقی اصیل هستم اما کارهای قابل اعتنای پاپ را هم گوش می کنم.
به نظر می رسد شما همان موسیقی کاباره ای را
بیشتر می شناسید وهنرمندان بی اخلاق وشهوت پرست را برانسانهای اندیشمندی چون شجریان ترجیح می دهیدکه این گونه غیر منصفانه
وهوچیگرانه در باره ی او سخن گفته اید.
اغلب هنر پیشگانی که شما از آنان نام می برید یا با آنان گفتگوی خیالی داریدفارغ از صدای خوبشا ن آدم های لا ابالی و کم ارزشی هستند وحتی سواد تحلیل آثار خودشان را ندارند.عفت اخلاقی هم که ندارند.من شیفته ی صدای حمیرا .هایده مهستی وگوگوش هستم اما انصافا آنها چگونه آدمیهیی هستند.آیا مثلا گوگوش رامی شود با شجریان مقایسه کرد؟گذشته وحال و فیلم هایش را نگاه کنید.او جز صدا وهنر خواندن از کدام ارزش انسانی برخوردار است ؟ هایده آیا مثل یک انسان فرهیخته زندگی کرد و مرد؟آیا حمیرا ارزش هنر و صدای خود را شناخت مهستی چطور؟تاز ه این ها خوبهایشان هستند.که من با این که از صدایشان لذت می برم حتی حاضر نیستم تصویرشان را ببینم.اما من وقتی که می خواهم /آنهارا نقد کنم به هنر وآثارشان نگاه می کنم.وگند اخلاقشان را در نمی آورم.اینها راهم گفته ام با اکراه واز سر ناچاری بودتا پاسخ شما را داده باشم.راستی چه کسانی ،هنگامی که صدای آسمانی شجریان را می شنیدند ،گیرنده را خاموش می کردندو مثلا برنا مه های جلف فریدون فرخزاد رادنبال می کردندو عاشق ترانه ی" شوهر- شوهر "عهدیه بودندو "ازین ور یا ازون ور اورا" می پسندیدند ؟بازی بیک رادوست داشتندوگوگوش را در "در امتدادشب" تماشا می کردند؟این ها که شما در باره ی شجریان نوشتیددر ذهن یک انسان اندشمن چیزی از او کم نمی کند.شاید به مذاق آدم هایی که فرق دوغ و دوشاب را نمی دانند اثر بگذارد و به به چه چه سر بدهند. شجریان کجا و اینها کجا؟عرصه ی سیمرغ را در برابر جایگاه مگس قرار ندهید.
پایدار باشی
آی مینو دستت درد نکنه . گل گفتی .
خیلی ممنون. بالاخره یکی پیدا شد حرف دل مارو بزنه .
از آتش عشق هر که افروخته نيست
با او سر سوزنی دلم دوخته نيست
گر سوخته دل نهای زما دور که ما
آتش به دلی زنيم کو سوخته نيست
تماس
minoo.saberi [at ] gmail [dot] comترانه های خاطره انگیز دانلود کنید اما لطفا ترانه درخواست نکنید

ژولیت دردریان به آسمان پرواز کرد!
بايگاني آهنگهاجستجو
بايگاني ماهانه
January 2011December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
June 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
سايتها
سایت صدف فراهانیوبلاگ صدف فراهانی
اولـــــــــين وبلاگ من
فیس بـــــــــــوک من
فتوبلاگ بلــــــــــــوط
لغتنامه دهخدا
کانون دوستداران حیوانات
دکتر هومن، دامپزشک
انجمن حمایت از حیوانات
ایرن
سبزپرس
محک، موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان
ليست وبلاگهای به روز شده
شکوه میرزادگی
اسماعیل نوریعلا
کميته ي نجات پاسارگاد
iranold
ویراسباز
خبرگزاری میراث فرهنگی
حکیم مهر
فریدون فرخزاد
گل آقا
بالاترين
گویا
مهر
مينوي عزيز من نميتوانم به صرف اينكه شما درمورد يكي از محبوب ترين هنرمندان انتقاد نسبتا تندي رامطرح نموده ايد محكوم نمايم .تعصب كور كورانه وغيرمنطقي موجب شده تا تعدادي از دوستان استادعزيز شجريان بدون توجه به خدمات ارزشمند جنابعالي به عرصه فرهنگ وهنر بويژه موسيقي اين سرزمين شما را به باد انتقاد گرفته وحتي ناسزاگويي ميكنند.من سالها پيش پس از مصاحبه استادشجريان با روزنامه زن(صاحب امتياز آن خانم فائزه هاشمي رفسنجاني بودند)نامه اي در6صفحه به استادنوشتم واحساس خودرامبني بر نگاه متكبرانه استاد به خيل عظيم دوستدارانش به ايشان اعلام كردم.استاد به زيبايي وبراي آنكه احساسات مرامجروح ديده بود عينا طي يك نامه 6 صفحه اي اديبانه به من پاسخ دادند وبعد از پذيرش بخشهايي از انتقادها گوشه هايي از گرفتاريها ومشكلات كار در عرصه موسيقي رامطرح نمودند.كه باوركنيد تحمل آنها براي من كه هنرمند نيستم غير قابل تحمل است .يقينا استاد از انتقاد گريزان نيست اما حرمت ايشان ايجاب مينمايد كه دربيان انتقاد از ايشان اورا درميان ودركنار خودمان ببينيم نه در مقابل خود. وفا كنيم وملامت كشيم وخوش باشيم------------كه در طريقت ما كافريست رنجيدن
علي عليپور-انزلي | جمعه، ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷، ۶:۴۸ بعدازظهر